ترامپ توان به صفر رساندن صادرات نفت ايران را ندارد
ترامپ بر خلاف توئيت هايش عليه اوپک، براي حفظ منافع جمهوري خواهان به دنبال افزايش قيمت نفت است و امريکايي ها، اروپائيها وديگر مصرف کنندگان نفت قربانيان سياست هاي او هستند.

ترامپ هشتم مه امريکا را از برجام خارج و تحريم هاي اوليه و ثانويه ضد ايراني را اعلام کرد و پس از چند هفته از اين اقدام، مقام هاي امريکايي بر تحريم هاي شديد و به صفر رساندن صادرات نفت ايران تا نوامبر سخن گفتند.
اين اقدامات ترامپ سبب شد تا قيمت نفت به سرعت به رفتارهاي رئيس جمهور امريکا واکنش نشان دهد و به مرز 80 دلار در بشکه برسد. آن هم در حاليکه در نوامبر قرار است انتخابات مياندوره اي کنگره برگزار شود و در ظاهر ترامپ براي حفظ محبوبيت خود دست بکار و در تماس با پادشاه عربستان خواستار افزايش توليد نفت اين کشور تا مرز 12 ميليون بشکه در روز شد. او در طول چند روز گذشته چندين توئيت نيز در انتقاد از اوپک منتشر کرد و در يکي از اين توئيت ها نوشت: «انحصار اوپک باید بداند که قیمت بنزین همین حالا هم بالا است و آنها کار چندانی برای پایین آوردن قیمت نمی کنند. آنها فقط باعث افزایش قیمت می شوند در حالی که آمریکا در ازای دریافت پول اندکی امنیت آنها را تامین می کند. این باید یک خیابان دو طرفه باشد. همین حالا قیمت را پایین بیاوريد".
ظاهرا ترامپ با اين توئيت ها دو هدف را دنبال مي کند نخست اينکه در داخل وانمود نمايد که مخالف افزايش قيمت بنزين است و دوم اينکه به ديگر مصرف کنندگان اين پيام را بدهد که کاهش صادرات نفت ايران ازسوي ديگر توليد کنندگان نفت جبران خواهد شد.
اما با بررسي روند عرضه نفت از سوي اعضاي اوپک و غير اوپک و ديدگاه کارشناسان مختلف به نظر مي رسد که ترامپ بر خلاف ادعاهايش هيچ قصدي براي کاهش قيمت نفت ندارد و اتفاقا با خروج از برجام و تهديد به صفررساندن صادرات نفت ايران در پي ايجاد فضايي است که با افزايش قيمت نفت، براي صاحبان صنايع نفتي در امريکا از جمله توليدکنندگان نفت شيل که از جناح جمهوري خواهان هستند به صرفه باشد که توليد خود را افزايش دهند آن هم در حاليکه بر اساس گزارش تحلیلی سازمان مديريت اطلاعات انرژي امريکا( NIOC ) ذخاير شیل اویل آمریکا برای حفظ امنیت انرژی این کشور کافی نیست و اين سازمان تخمين زده است که تولید نفت از شیل های نفتی آمریکا تا سال ۲۰۲۰ به ۲.۸ میلیون بشکه در روز می رسد و از آن به بعد رفته رفته رو به کاهش خواهد گذاشت و در نهایت بر روی دو میلیون بشکه ثابت خواهد شد و به گفته جسی جونز تحلیل گر موسسه انرژی «وود مکنزی» نفت شیل می میرید، زیرا در زمان خوبی وارد نمایش نامه نشد.
موسسه وود مکنزی که اخیراً پیش بینی سبقت امریکا از روسیه را عنوان کرده بود، نیز بر کاهش پلکانی میزان تولید نفت آمریکا تأکید دارد. بر اساس گزارش وود مکنزی، هرچند که نفت شیل آمریکا کشورهای عضو اوپک از جمله نیجریه را مجبور کرده است که به دنبال بازارهای دیگری باشند با این حال نفت شیل نمی تواند آمریکا را از خاورمیانه مستقل کند.
البته اين وضعيت خود نمايانگر اين نکته مهم است که نفت شيل امريکا با چالش هايي روبروست که به سادگي نخواهد توانست کمبود عرضه ناشي از توقف صادرات نفت ايران را بجران نمايد.
عربستان درسوي ديگر ميدان تحريم نفتي ايران قرار دارد و ادعا مي شود که قصد دارد 2 ميليون بشکه نفت به توليدات خود بيفزايد تا از افزايش قيمت نفت جلوگيري شود. اما به گفته بسياري از کارشناسان براي سعودي ها اين امکان وجود ندارد که توليد خود را به 12 ميليون بشکه در روز برسانند و سياست کاهش قيمت نفت نيز در دستور کار سعودي ها قرار ندارد. سعودي ها درطول سال هاي گذشته با کسري بودجه روبروبوده اند و از بخشي از ذخاير ارزي خود براي جبران کسري بودجه استفاده کرده اند از سويي وليعهد سعودي طرح بلندپروازنه 2030 را مطرح کرده و اين در حالي است که سياست هاي غلط سعودي در منطقه از جمله جنگ افروزي در يمن صدها ميليارد دلار هزينه روي دست آنها گذاشته و همه اينها سب شده است تا سعودي ها به نفت با قيمت حداقل 80 دلار در بشکه چشم بدوزند. در کنار نياز عربستان به قيمت بالاي نفت مسئله اينجاست که بر اساس گزارش رسانه هاي غربي به نقل از کارشناسان تحریم کامل نفتی ایران، رویایی سهل برای دونالد ترامپ نیست و حتی اجابت خواسته رئیس جمهور آمریکا توسط عربستانسعودی هم خارج از توان فنی و عملی این کشور عربی است. و ماجراجوي هاي ترامپ جهان را در معرض شوک نفتي شديد قرار مي دهد.
پایگاه اینترنتی بلومبرگ به نيز به نقل از قلم جولیان لی متخصص مسائل نفتی و استراتژیست مي نويسد تنها را کاهش قيمت انرژي اين است که ترامپ سیاستش را در قبال ایران تغییر دهد.
اين پايگاه خبري مي نويسد تولیدکنندگان نفت از ظرفیت و توانمندی کافی برای جبران کاهش عرضه نفت ایران برخوردار نیستند. اگر ترامپ بتواند صادرات همه نفت ایران را در روز متوقف کند و به صفر برساند، دیگر تولیدکنندگان باید دو میلیون و هفتصد هزار بشکه نفت ایران که عرضه آن به بازار قطع شده را جبران کنند که البته این خلاء بسیار بزرگی برای پر کردن است.
این درحالی است که اگر دیگر تولیدکنندگان نتوانند این خلاء را پر کنند، بهایی که باید پرداخته شود شدید خواهد بود. بانک سرمایه گذاری مریل لینچ آمریکا اعلام کرد قطع کامل فروش نفت ایران و عدم جبران آن از سوی تولیدکنندگانی مانند عربستان سعودی باعث می شود قیمت هر بشکه نفت تا صد و بیست دلار افزایش یابد.
گاردين نيز نوشته است ترامپ در تلاشی بی محابانه برای تحمیل اراده خود بر یک ملت مستقل (ایران)، در حال ایجاد خطر وقوع بحران انرژی جهانی و به خطر انداختن امنیت و شکوفایی متحدان آمریکاست. آیا با داشتن دوستانی مثل ترامپ، به دشمن نیازی هست؟
در چنين شرايطي اين شهروندان امريکايي، مصرف کنندگان اروپايي و ديگر واردکنندگان نفت هستند که بايد هزينه اقدامات خلاف تعهدات بين المللي و يکجانبه گرايي دولت ترامپ را بپردازند چرا که شرکت هاي امريکايي که به دليل توليد نفت شيل از اين وضعيت سود خواهند برد اما چين وکشورهاي اروپايي بايد هزينه افزايش قيمت نفت را بپردازند.
اين شرايط در حالي است که به فرض به صفر رسيدن صادرات نفت ايران، تهران در مقابل اقدامات امريکا دست به کاري نزند در حاليکه بي ترديد اگر قرار باشد صادرات نفت ايران به صفر برسد، تهران دست روي دست نخواهد گذاشت و براي حفظ منافع ملت ايران، هر اقدام لازم را به اجرا خواهد گذاشت و بي ترديد در صورت اقدامات ضرور، قيمت نفت تا 300 دلار در بشکه وحتي بيشترهم خواهد رسيد. در چنين شرايطي است که بيشتر کارشناسان در اينکه صادرات نفت ايران به صفر برسد ترديد دارند و سياست هاي تحريمي ايران را عليه تهران کارساز نمي دانند. چرا که نخست اينکه به فرض کاهش صادرات نفت ايران، بخشي از اين کاهش صادرات با افزايش قيمت نفت جبران مي شود و دوم اينکه فرصتي براي تهران فراهم مي شود که اتکاي خود به نفت را کاهش دهد.
------------------------------------------
رضا محمدمراد