معنای ذکر حوقله چیست؟
معنای ذکر حوقله در روایات را بدانید.
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، حوقله از ذکرهای مهم و بافضیلت مسلمانان به شمار میرود و در روایات به بسیار گفتن آن سفارش و آثار فراوانی برای آن ذکر شده است.
حَوْقَلَه یا حَوْلَقَه به معنای گفتن لاحَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللّه؛ هر دگرگونی و نیرویی، تنها به دست خدا است. این عبارت در قرآن نیامده، اما عبارت لا قُوَّة إِلّا باللّه یک بار در آیه ۳۹ سوره کهف به کار رفته است. بر اساس این ذکر، انجام عبادات و ترک محرمات تنها با یاری خداوند ممکن است. همچنین بر پایه احادیث، هر کس این ذکر را بگوید، خود و امور زندگانی خویش را به خدا سپرده است.
حوقله در نظم و نثر فارسی، برای راندن شیطان، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی به کار رفته است.
لغتشناسی
حَوْلَقَه و حَوْقَلَه، هر دو، مصدر منحوتِ (تراشیده شده) و جعلی عبارت «لاحَولَ وَ لاقُوَّةَ إِلّا بِاللّه» هستند، مانند بَسمَلَه که از «بِسمِ اللَّه الرَّحمنِ الرَّحیم» ساخته شده است.
در زبان عربی برای اختصار در بیان دو یا چند کلمه یا عبارت پرکاربرد، آنها را با هم ترکیب کرده و عبارت جدیدی پدید میآورند. حوقله و حولقه نیز از این جملهاند.
برخی در تفاوت حول و قُوّه گفتهاند: حول، توان تصرّف و تغییر است، در حالی که قوّه، منشأ افعال سخت است.
معنای این ذکر در روایات
در احادیث، ذکر «لا حَولَ ولا قُوّةَ إلّا بِاللّه»، به سه گونه تفسیر شده است:
تفسیر اوّل: انجام عبادات و ترک محرمات تنها با یاری خدا است
در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده است: لا حَولَ عَن مَعصِیةِ اللّه ِ إلّا بِقُوَّةِ اللّه ِ، ولا قُوَّةَ عَلی طاعَةِ اللّه ِ إلّا بِعَونِ اللّه؛ هیچ بازدارندهای از معصیت خدا نیست مگر به نیروی خدا و هیچ توانی بر طاعت خدا نیست مگر به کمک خدا». مشابه این روایت از امام علی (ع) و امام باقر (ع) نیز نقل شده است.
مطابق این روایت، مبدأ توان و قدرت انسان، خدا است و او بدون کمک خداوند، نه میتواند از معصیت پروردگار، خودداری کند و نه میتواند اوامر او را اطاعت کند.
تفسیر دوم، سلب مالکیت عرْضی از انسان
مطابق این تفسیر مالکیت انسان، در طول مالکیت خداوند متعال است، نه در عرض او و در مالکیت طولی نیز خدا به مالکیت، سزاوارتر است تا انسان؛ زیرا مالکیت انسان، در ابتدا و ادامهاش وابسته به خواست و اراده الهی است.
از امام علی (ع) در تبیین معنای «حوقله» چنین نقل شده است: «إنّا لا نَملِکُ مَعَ اللّه ِ شَیئا، ولا نَملِکُ إلّا ما مَلَّکَنا، فَمَتی مَلَّکَنا ما هُوَ أملَکُ بِهِ مِنّا کَلَّفَنا، ومَتی أخَذَهُ مِنّا وَضَعَ تَکلیفَهُ عَنّا؛ ما در برابر خدا مالک چیزى نیستیم و مالک چیزى نمیشویم جز آنچه او به ما بخشیده است. پس، چون خدا چیزى به ما ببخشد که خود سزاوارتر است، وظایفى نیز بر عهده ما گذاشته، و چون آن را از ما گرفت، تکلیف خود را از ما برداشته است».
به سخن دیگر، کسی حقیقتا شایستگی گفتن «لا حول و لا قوّة إلّا باللّه» را دارد که به مرتبه توحید افعالی رسیده باشد؛ زیرا تا به این پایه از توحید نرسد، نمیتواند به طور مطلق، توان را از خود، سلب و به خداوند متعال منسوب کند.
تفسیر سوم، تفویض امور به خدا
تفسیر سوم، تفسیر به لازم است، به این معنا که وقتی انسان باور کند که توان و مالکیت او در طول قدرت و مالکیت خداست و بدون اراده تکوینی خداوند، هیچ کاری از هیچ کس ساخته نیست و او تواناترین و بهترین کارگزار است، همه کارهای خود را به او واگذار میکند.
پیامبر (ص) فرمودند: «إذا قالَ العَبدُ: «لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ» فَقَد فَوَّضَ أمرَهُ إلَی اللّه، وحَقٌّ عَلَی اللّه أن یکفِیهُ؛ هر گاه بنده بگوید: «هیچ نیرو و توانی نیست مگر به مدد خداوند. در واقع، کار خود را به خدا واگذاشته است و بر خداست که برای او کارسازی کند».
در روایتی از امام سجاد (ع) نیز آمده است که هرکس این عبارت را بگوید، کار خود را به خدا سپرده است.
فضیلت
احادیث بسیاری در فضیلت این ذکر نقل شده است و مسلمانان به بسیار گفتن آن توصیه شدهاند.
در روایتی آمده است که پیامبر (ص) در سفر معراج به خداوند عرض کردند: پروردگارا تو به پیامبرانت کرامت فرمودی، به من نیز عنایتی کن. خداوند فرمود: به تو نیز در میان آنچه عطا کردم، دو کلمه عطا کردم که در زیر عرشم نوشته شده است و آن کلمه «لاحول ولا قوة إلا بالله» و کلمه «لا منجی منک إلا إلیک» است.
بنابر احادیث، این جمله گنجی از گنجهای بهشت دری از درهای بهشت، درختان بهشت و کلید درهای آسمان و زمین است. این ذکر از ذکرهایی است که حضرت موسی (ع)، هنگام شکافته شدن دریا بر زبان جاری کرد.
نقل شده است که امام حسین (ع) در روز عاشورا پیوسته این ذکر را بر لب داشتند.
حوقله از ذکرهای مهم و بافضیلت مسلمانان به شمار میرود و در روایات به بسیار گفتن آن سفارش و آثار فراوانی برای آن ذکر شده است. این ذکر برای برآورده شدن حاجات، برطرف شدن وسوسه، فقر، بیماری و حزن توصیه شده است.
همچنین در برخی روایات به گفتن حوقله، پس از دعا و نماز صبح و مغرب، هنگام خروج از منزل، پس از پوشیدن لباس نو و پس از گفتن یا شنیدن حَی عَلی الصَّلوةِ، حَی عَلی الْفَلاحِ و حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل در اذان سفارش شده است.
آثار
در احادیث پیامبر (ص) و امامان (ع)، گفتن این ذکر برای برطرف شدن بیماری و فقر، برآورده شدن حاجات و رفع وسوسه و حزن سفارش شده است.
در روایتی امام باقر (ع) از پیامبر (ص) نقل کردهاند که اگر کسی سه مرتبه بگوید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم»، خداوند او را از ۹۹ نوع بلا حفظ میکند که آسانترین آنها خفگی است.
بر پایه روایات دیگر، این ذکر دوای ۷۰ یا ۹۹ نوع بلا و بیماری دانسته شده که آسانترین آنها غم و اندوه است. برطرف شدن ترس از شیطان، سلطان، بیماری جذام و برص (پیسی) نیز در روایات جزو آثار ذکر حوقله آمده است.
این ذکر در روایات اهل سنت از مصادیق باقیات صالحات دانسته شده است.
کاربرد در فارسی
واژه حوقله در فارسی نیز به کار رفته است. در نظم و نثر فارسی، تعابیر لاحول گویان و لاحول کنان و گفتن لاحول و لا قوّة الّا باللّه، برای راندن شیطان، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی، کاربرد دارد.